تکنیکهای کاهش مصرف انرژی در مجتمعهای مسکونی در سالهای اخیر، توجه به کاهش مصرف انرژی در ساختمانها بهویژه مجتمعهای مسکونی به دلیل افزایش هزینههای انرژی و ...
راهنمای کامل مدیریت بحران در ساختمانهای مسکونی مدیریت بحران در ساختمانهای مسکونی یکی از موضوعات مهم برای مدیران و ساکنان است. حوادث و شرایط اضطراری مانند آتشسوزی، زلزله، سیل و ...
دانلود و معرفی نرمافزار مدیریت ساختمان شارژپل | راهکار جامع برای مدیریت هزینهها و شارژ توضیحات: مدیریت ساختمانهای آپارتمانی و مجتمعهای مسکونی، به ویژه در زمی...
مدیریت مجتمعها: اهمیت و راهکارها مقدمه مدیریت مجتمعهای مسکونی و تجاری یکی از مسئولیت...
چرا شارژپل مانند برخی از نرمافزارهای مدیریت و شارژ ساختمانها رایگان نیست؟ در دنیای امروز، نرمافزارهای مدیریت و شارژ ساختمانها به ابزاری ضروری برای تسهیل ا...
مدیریت مجتمع مسکونی: نگرانیها، ترسها و راهکارهای کم کردن تنش مقدمه: مدیریت مجتمعهای مسکونی به دلیل پیچیدگیهای اجتماعی و اقتصادی، همواره با چالشها...
آشنایی با معماری صدر مسیحیت مقدمه مسیحت همانند بسیاری از کیشهای خاور زمین دینی بود که ادعای نجات بشریت را داشت ،توفیق بی مانند این دین در گروانندن جمعیت های انبوه شهرهای بزرگ روم در عصر امپراتوران به خود ، توجه مقامات رومی را به آن جلب کرد مسیحیان چون از به رسمیت شناختن دین دولتی یا کیش پرستش امپراتور سر باز می زدند و همچنین از شرکت در مراسم سهل انگارانۀآن خود داری می کردند خرابکار سیاسی به شمار میرفتند و شدیداً تحت پیگرد قرار می گرفتند تاسیتوس ضمن بحث در بارۀ گرایشهای روزگار خویش ، مسیحیان را معتقدان به یک آیین فاسد و عمل کنندگان به مراسمی گمراهی آور و زشت می نامید ، که به عقیدۀ وی از ویژگیهای دین های خاور زمین به شمار می رفتند. سوتفاهم بنیادین میان رومی معتقد به دین روم و رومی معتقد به دین مسیح، می تواند بازتاب ژرف تری از جهان نگری های انها پنداشته شود به بیان دیگر و به گفتۀ فردیناند لات :.«میان انسانهای عصر جدید و انسانهای روزگار باستان ،دیگر فکر مشترکی وجود نخواهد داشت » تضاد بنیادن بین روح شرقی و غربی آنچنان که در کتاب زکریای نبی اعلام شده -«حال که پسرانت را ،ای صهیون ،بر ضد پسرانت پرورانده ام »-یک بار دیگر خشمگینانه در کلام ترتولیانوس مسیحی که پیش از197 میلادی به مسحیت گروید چنین طنین افکن می شود :.«چه وجه مشترکی بین آتن و اورشلیم وجود دارد ؟چه وجه مشترکی بین آکادمی (افلاطون)و کلیسا وجود دارد ؟» با آنکه همۀ مسحیان به هیچ وجه خصومت مطلق ترتولیانوس را نداشتند ،خصومت بین خاور زمین سامی کهن و دنیای هلنی که آن را به تصرف دراورده بود ،اجتناب ناپذیر بود. ناتورالیسم و خرد گرای یونانی به جزء لاینفک فرهنگ دنیای روم غربی تبدیل شده بود و در همان حال زمان تماس با تمدن کهن خاور میانه دگرگونی های پیدا کرده بود . کیشهای سری ، با آن مراسم سری ملهم از بد گمانی ، خدایان نجات دهنده، پیام های رهایی بخش ،افسانه های خورشید شدیداً تحت تاثیر فرهنگ سرزمین های چون مصر ، بابل ، ایران و حتی هند بودند و لو آنکه بسیاری از عناصر خود را از دستگاه فکری فلسفه هلنی گرفته بودند این دستگاه را به یک دستگاه رمزی تبدیل کرد مسیحیت با آنکه بر تعالیم و سنتهای یهود مبتنی بود و با بسیاری از کیشهای خام که رومیانی چون تاسیتوس با آن در امیختند تفاوت داشت در واکنش طولانی و تاریخی خود علیه غرب هلنی –هم علیه جهان نگری آن هم علیه مظهر مادی آن یعنی امپراتوری پیوسته ستمگر شوندۀ روم –با همان کیشها متحد شد.در نظر مسیحیان ، امپراتوری با آن اخاذیها ،قساوت ها ، جنگ ها ، و خدایان دروغینش «قلمرو امپراتور ،یا قلمرو شیطان »نامیده می شد . ولی وقتی کنستانتین در سال 325 میلادی به مسیحیت گروید و آن دین رسمی کشور اعلام کرد ،امپراتوری روم برای مسیحیان به ارث گذاشته شد . در سدۀ هجدهم ،گیبون در کتاب عظیمش به نام زوال و سقوط امپراتوری روم، مسیحیت را علت اصلی آن تا زمان خودش اعلام کرد.امروزه ما معتقد نیستیم که مسیحیت چنین نقشی داشته است، بلکه در اوایل سدۀ پنجم میلادی اوگوستین کتاب شهر خدای خود را برای دفاع از کلیسا در برابر این اتهام معتقدان به دین روم نوشت که میگفتند غارت شهر روم (سال 410به دست گوتها )مجازاتی بوده است که خدایان باستانی به دلیل مسیحی شدن این شهر بر آن نازل کرده بودند. فرو پاشی امپراتوری ،که با تجزیه اسمی آن به امپراتوری های شرقی و غربی در اواخر سدۀ سوم آغاز شد ،نمی توان گناهش را به پای مسیحیان یا بربر ها –قبایل سلت ،ژرمن ، اسلاو ، و دیگر ملتهای که از هزاران سال پیش در جهت دست یابی به حوزه دریای مدیترانه به حرکت در آمده بودند –نوشت به هر حال ، از اواخر سده سوم به بعد ، بخش هایی از امپراتوری ، یعنی نه ان امپراتوری یکپارچه بلکه بقایای تکه تکه شدۀ آن تدریجاً به تصرف قبایل پیش گفته در می آمد .غلبه روحی و ایده ئولوژیک مسیحیان به شکل گرایش تودۀ مردم به دین مسیحی ، به موازات رخنه و اسکان تدریجی« بربر ها» یی پیش می رفت که از این لحاظ ، مدتها پیش در ساخت اداری و نظامی و تصرف رسمی سر زمین های امپراتوری حاظر شده بود ند. امپراتور ی روم شرقی با نام امپراتور ی بیزانس به راه ناگسسته خویش ادامه می دهد و به سنتهای یونانی که خاور معاب تر شده بود بر می گردد دنیای بیزانس ادامۀ امپراتور ی کهن و مسیحیت اولیه است . توجه به مطالب گفته شده می توان دوره مسیحیت آغازین را به دو دوره تقسیم کرد. الف:.دورۀ پیگرد –از تاسیس نخستین اجتماعات در سده نخست میلادی ب:.دوره باز شناسی- از 325 میلادی یعنی وقتی کنستانتین مسیحیت را دین رسمی امپراتور روم قرار داد ،تا حدود 500 میلادی یعنی وقتی ایالتهای غربی امپراتوری به دست شاهان بربر تقسیم شد. هنر صدر مسیحیت و هنر اسلامی هنر بیزانسی (هنر بیزانسی پسین«معماری) در فاصله اواخر سده دهم و سده دوازدهم، با حمایت پادشاهان مقدونی، پدیده ای رخ داد که دومین شکوفایی یا دومین عصر طلایی بیزانس نامیده شده است؛ در این دوره فرهنگ بیزانسی یک بار دیگر با سرچشمه های هلنی خود مواجه شد و تا رسیدن به سبکهای به ارث رسیده از عصر یوستی نیانوس یا روزگار نخستین شکوفایی، با آنها همراه شد. در فاصله اواخر سده دهم و سده دوازدهم، با حمایت پادشاهان مقدونی، پدیده ای رخ داد که دومین شکوفایی یا دومین عصر طلایی بیزانس نامیده شده است؛ در این دوره فرهنگ بیزانسی یک بار دیگر با سرچشمه های هلنی خود مواجه شد و تا رسیدن به سبکهای به ارث رسیده از عصر یوستی نیانوس یا روزگار نخستین شکوفایی، با آنها همراه شد. ● معماری در معماری، سلسله تنوعاتی در صحن گنبددار مرکزی ظاهر شد. از بیرون که بنگریم ساختمان کلیسای نمونه وار بیزانس پسین، به شکل مکعب گنبددار (ندرتاً به شکل چهارگوش با قاعده ای غیر مربعی) است و مکعب بر روی گونه ای استوانه یا تنه مدور نهاده شده و بالا رفته است. کلیساها کوچک، عمودی و چهار شانه اند و بر خلاف ساختمانهای پیشین، بیزانسی، سطوح دیوارهای بیرونی شان با نقش برجسته تزیین شده اند. در کلیسای تئوتوکوس که در حدود ۱۰۴۰ میلادی در هوسیوس لوکاس یونان ساخته شد، می توان شکل یک صلیب گنبددار را دید که چهار بازوی هم اندازه یا چهار بازوی طاق دار («صلیب یونانی») دارد. طرح معماری بیزانسی در کنار این واحد، و با مضاعف کردن آن، فضاهای درهم پیچیده گیج کننده ای آفرید. در کلیسای بزرگتر کاتولیکون که به این کلیسا متصل است، سقفی گنبدی بر بالای یک هشت ضلعی محصور در یک مربع و نتیجه افزودن عناصری به نام سه کنج – طاقی، تیر زیر سری، با تیرهای حمال افقی که گوشه های مربع مزبور را به یکدیگر وصل می کنند – زده شده است این ترتیب کار، گسترش هوشیارانه طرحهای قدیمی تری چون نقشه مدور سانتاکوستانتسا، نقشه هشت گوش سان ویتاله، و گنبد متکی بر طاسچه های روی یک مربع در کلیسای ایاصوفیه است. هسته مرکزی کلیسای کاتولیکون در داخل دو راستگوشه قرار گرفته و راستگوشه بیرونی در حکم دیوارهای بیرونی آن است. بدین ترتیب در نقشه طبقه همکف، از مرکز به خارج، یک مجموعه دایره – هشت ضلعی – مربع – مستطیل دیده می شود که اجزایش ارتباط متقابل بسیار پیچیده ای با یکدیگر دارند. ارتفاع داخل کلیسای کاتولیکون بازتابی از نقشه بغرنج آن است این کلیسا نیز همانند ساختمانهای پیشین بیزانسی، فضا و سطح، نور و تاریکی را به یک راز تبدیل می کند. فضای بلند و باریک درونی این کلیسا ما را بر آن می دارد که نگاهمان را به نقاط بالا متمرکز کنیم و به اطراف بچرخیم:. «تأثیر کلی فضای درونی، القای زیبایی فوق العاده ناشی از تداخل پیچیده عناصر بلند و کوتاه، فضاهای هسته ای و کمکی دارای مناطق نورگیر روشن، کم نور و تاریک است». بدین ترتیب فضاهای درونی پیچیده ای بوده اند که در سطوح بالاتر به گنبدهایی تماشایی با شکلهای مدور پدید می آورند که پرسپکتیوهای جا به جا شونده، به طرز برجسته ای در نظر بیننده زنده می کنند. نقشه کلیسای باشکوه حواریون که درروزگار یوسنی نیانوس ساخته شد و اکنون اثری از آن برجا نمانده است، در کلیسای سان مارکوی ونیز که به تقلید از آن ساخته شده، انعکاس یافته است بنای اصلی کلیسای سان مارکو که به سده یازدهم مربوط می شود، در سطوح پایین، با افزوده های رومانسک و گوتیک، تغییر هیأت یافته است. ولی نقشه یا منظره هوایی گنبدها که در امتداد صلیبی با بازوهای برابر (این بار نیز صلیب یونانی) آرایش گرفته اند، ناگهان منشأ بیزانسی آن را آشکار می سازد، پوسته های بنایی شده درونی گنبدها با شکل های برآمده، چوبی و کلاهخود مانندی پوشیده شده اند که سطح بیرونی شان با ورقه های مس مطلاّ کاری شده است. این ورقه ها نه فقط گنبدهای درونی را محافظت می کنند بلکه ترکیب بندی پرجلوه ای متناسب این کلیسای بزرگ جمهوری مغرور و نیز پدید می آورند و نیز، همچون راونا در ۱۲۰ کیلومتری جنوب خود، علیرغم استقلالی که در اوائل سده های میانه به دست آورده و صدها سال حفظ کرده بود، شدیداً تحت تأثیر بیزانس بود. فضای درونی کلیسای سان مارکو، همچون نقشه اش، اساساً بیزانسی است، هرچند مقیاس بزرگ یوسنی نیانوسی و سکته های ناشی از بندهای گنبددار آن تا اندازه ای جزیی در اثر عناصر رومانک غربی دگرگون شده اند. بدون تردید طرز تأمین روشنای و سلسله موزاییکهای روایتی آن، تماماً بیزانسی اند. مهرابهای مسیحی از مهرابههای آیین میترا که بگذریم، در کلیساهای مسیحی نیز فرم معماری مهراب وجود دارد که البته تفاوت آن با محرابهای اسلامی وسعت و همچنین مرتفع بودن آن نسبت به سطح اصلی کلیساست. به مهرابهای کلیسا Altar یا مذبح هم گفته میشود. میترای سن کلمنته رم در ایتالیا این فرم که در بازیلیکاهای روم باستان استفاده میشده معمولا محل قرار دادن مجسمه معابد بوده است و بعدها در معماری کلیساها به کار میرود. مهراب در کلیساها علاوه برآن که مکانی است برای انجام آیینهای مسیحی، به علت قرار گرفتن آن در محور ورودی، بلافاصه شخص را متوجه خود کرده و جهت حرکت او را در کلیسا مشخص میسازد. در اینجا نیز باردیگر به نقش هدایتکننده و جهت دهنده این عنصر معماری توجه شده است. در آیین یهودیت نیز، اعتقاد برآنست که در معبد ا.ل اورشلیم جایی که خیمه موسا قرار گرفته بود، مقدسترین محل معبد به شمار میرفته و از این رو پس از آن و در بازسازیهای بعدی، همواره محلی محصور و محفوظ را به آن اختصاص میدادند و نیایش در برابر آن صورت میگرفت. معماری گوتیک یکی از سبکها و دورههای تاریخی معماری است. آغاز پیدایش هیچ یک از شیوههای معماری را به دقت شیوهٔ گوتیک نمیتوان تعیین کرد. هنر معماری گوتیک در میان سالهای ۱۱۳۷ و ۱۱۴۴ (میلادی) در جریان بازسازی کلیسای سنت دنیس فرانسه پا به عرصه وجود گذاشت. مقدمه معماری گوتیک در دورهای متولد و قدم در عرصه جهان هنر گذاشت که آن دوره را قرون وسطی ( البته اواخر دوره قرون وسطی ) و برخی نیز این دوره را عصر ایمان هم نامیدهاند . پس از جنگها و درگیریهای پی در پی در اروپای آنروز ، سپس ثباتی که در آن معماری رومانسک پدیدار شد ، زمینه برای رشد و اعتلای معماری مذهبی گوتیک فراهم گردید این معماری در اواخر سده دوازدهم میلادی در « ایل دو- فرانس » فرانسه پدید آمد و تا اواسط فرن شانزدهم میلادی در اروپا معمول بود این سبک معماری یادگار دورهای است که زندگی اجتماعی مردم دچار تغییر و تحول شده بود . جمعیت روسنایی به شهرها روی آورده ، شهرها از مرکزیت معنوی ، هنری ، سیاسی ، بازرگانی و اجتماعی برخوردار شده بودند. واژه گوتیک صرفا برای معماری معماری اطلاق نشده و لیکن چون معماری گوتیک نسبت به سایر هنرها همانند تندیسگری و نقاشی از اهمیت بیشتری برخوردار بود ، به همین خاطر گوتیک را بیشتر مترادف با معماری دانستهاند . اکنون بر کسی پوشیده نیست که معماری گوتیک نه بربری است و نه گوتیک . معماری گوتیک آفریده نبوغ سدههای میانهاست و به عنوان شیوهای هنری ، شایسته مقایسه با هر شیوه و سبک دیگری است . باید یاد آور شدکه در شکل گیری معماری گوتیک ، دو شخصیت برجسته ، بسیار موثر بودند ، یکی از آنها « برنارکلرویی » و دیگری « سوژر» رئیس دیر سن دنی بود ، برنار کارویی معتقد بود که :. ایمان چیزی عرفانی و اشراقی است نه منطقی . معماری « سیتر سیان» تحت تاثیر تفکرات برنار کلرویی شکل میگرفت . برنامه معماری تواما تزیینات افراطی و تجملیرا نفی کردهاست . اما سوژر کلیسایی که بازسازی نمود ( دیر سن دنی ) از نظر شکوهمندی ، سبک رومانسک را پشت سر نهاد .سوژر معتقد بود که باید کلیسایی ساخت که مملو از نور باشد ، و همین امر در ایجاد پنجرههای بزرگ کلیساهای گوتیک تاثیر بسزایی داشت . معماری :. دوره معماری در اروپا طی سدههای سیزده و چهارده شکل گرفته و شکل گیری آن در این دو سده مراحلی را طی نمودهاست که به نظر میرسد ، آنرا در سه دوره گوتیک آغازین ، گوتیک پیشرفته و گوتیک پسین بررسی نماییم . الف ) گوتیک آغازین :. معماری گوتیک در فرانسه آغاز گردید .البته با دوباره ساختن کلیسای سن دنی پاریس ، این کلیسا یکی از بزرگترین و قدیمی ترین بناهای عصر گوتیک محسوب میگردد . با اینکه کلیسای سن دنی هم آثار رومانسک در آن مشهود است و هم گوتیک ، و لیکن کلیسای دوره انتقال است. کلیسای نوتردام پاریس :. این بنا در سال ۱۱۶۳ میلادی ساخته شد . برجهای بازوها جریی از نقشه کلیسای پاریس یا کلیسای مشهور نوتردام نبودند . این بنا طوری است که متعلق به سبک گوتیک آغازین است . ولیکن نیم نگاهی به گوتیک پیشرفته دارد که در آن فقط کلاهک باریک و زیبا رومی مربع تقاطع ، خط دراز و افقی سقف را که از پشت برجهای جسیم نمای غربی آن رو به غرب کشیده شده قطع کردهاست . در نقشه این کلیسا پنج راهرو قابل ملاحظهاست ، که در آن شیوه بلوک بندی رومانسک با شیوه تاق زنی شش بخشی صحن در دوره گوتیک آغازین ترکیب شدهاست . بازویی اصلی کوتاه است و از حد راهروهای جانبی بیرونی فراتر رفتهاست . صحن اصلی به گوتیک آغازین چهار بخشی است و یک سه دهانه به شکل یک رشته نقشهای گل سرخی دارد . ردیف پنجرههای زیر گنبدی با پایین آوردن نقشهای گل سرخی دارد ، سه دهانه تا حد بالای بالکانه ، پایین تر آورده شدهاند. یکی دیگر از آثار معماری گوتیک آغازین ، کلیسای لائون است که در سال ۱۱۶۰ میلادی حدود چهل سال بعد ، یعنی در سال ۱۲۰۰ میلادی تکمیل گردید . هر چند که این کلیسا بسیاری از ویژگیهای رومانسک را دارد . ولی همین عناصر ساختمانی را با المانهای معماری گوتیک مانند تاق جناغی و قرس تیزه دار در هم آمیخت محراب و جایگاه خوانندگان ، مدت زمانی پس از تکمیل کلیسا توسعه یافت و پلان کنونی آن نسبتا دراز و باریک است و انتهای شرقی آن راستگوشه و حال و هوایی آشکارا انگلیسی از جمله ویژگیهای رومانسک قابل تشخیص این نقشه ، مربع تقاطع علامت گذاری شده و شبکه بندیهای آن است . که از یک واحد بزرگ در قسمت صحن بالا مربع کوچک در هر راهروی جانبی تشکیل شدهاست .ب ) معماری گوتیک پیشرفته :. معماری گوتیک در مرحله مترقی با پشت سر گذراندن تجربه های بسیار به طور بسیار چشمگیری از معماری شیوه رومانسک و حتی گوتیک آغازین متمایز گردید . در میانه سده سیزدهم معماری گوتیک به اوج اعتلای خود رسید ، در همین زمان کلیساهای جامع :. رنس ، آمین ، بووه ، بورژ بنا شدند که هم مشخص یه بلندی و سبکی کم سابقه و باریکی جزرها و نازکی دیوارها ، کشیدگی برجها و منارها و تیزی سر منارهها ، تکرار و تاکید قائمهای ساختمانی بودند ، بدان میزان که حالت خیزی رو به آسمان ، یا فضایی محصور آویخته بر پیکر کلیسا بخشید . کلیسای شارتر :. این کلیسا که از دو بازوی عرضی و طولی تشکیل یافتهاست . به نظر میرسد که بخش انتهای شرقی با صحن اصلی کلیسا برابر باشد و مهمترین چیزی که در این کلیسا به چشم میخورد ، نوع سازماندهی فضاهاست . آخرین طراحی مربعی ، که در کلیساهای گوتیک آغازین به کار بسته میشدند ، جایشان را به یک شبکه بلوک بندی چهار گوش دادند ، که در آینده به اصل معماری گوتیک پیشرفته مبدل خواهد شد . در مقابل هر بخش چهار گوش صحن ( هر واحد) فقط یک مربع تنها دیده میشود . این روش بلوک بندی جدید را تغییری در طراحی تاق همراه است . تاق بندی گوتیک پیشرفته در مقایسه با اسلاف خود ، محوطه نسبتا کوچکتری اشغال میکرد . حائل بندیش آسانتر بود . یعنی چهار بخشی است . حتی از نظر بصری هم تاثیر قابل توجهی داشت چون دیگر تصور نمیرفت که هر یک از واحدهای اصلی و کنار هم حجمهای جداگانهای باشند و همچنین دیگر اثری از روش ستون بندی در این بناها دیده نمیشد. هر چند صحن اصلی دارای مفصل بندی قابل توجهی بود ، و لیکن به صورت وسیع و پیوسته جلوه گر است . ج ) معماری گوتیک پسین :. دوره سوم یا آخر گوتیک را باید دوران اعتلا و همچنین پایان این شکوه و عظمت و ظرافت دانست . در این زمان معمار گوتیک تلاش و سیعی در جهت ایجاد قوسهای متقاطع داشت که فشار تاق را بدون واسطه سر ستونها مستقیما به پایههای بنا منتقل کند . پنجرههای وسیعتری جای پنجرههای وسیع پیشین را گرفتند و شبکههای داخلی آن به صورت شعلههای آتش در میآمد و نوارهای متقاطع به شکل ابرو در آن تعبیه شدند . یکی از نمونههای بارز کلیساهای این دوره کلیسای سن مالکو در شهر روان پایتخت نرماندی است . معماری گوتیک در کشورهای اروپایی :.در هر یک از این کشورها معماری گوتیک دارای ویژگیهایی خاص است . حال برای آشنایی با این ویژگیها به بررسی کوتاه و مختصر معماری گوتیک در کشور انگلستان میپردازیم :. گوتیک در انگلستان :. معماری گوتیک از شارتر وایل دوفرانس چون سیلی به سوی ایالت فرانسه سرازیر شد و از مرزها عبور کرد . و به کشور انگلستان قدم نهاد .انگلستان با روی باز معماری جدید را پذیرفت وعلت آن هم این بود که نیمی از کشور انگلستان در قلمرو فرانسه بود . اسلوب معماری گوتیک در انگستان به سه مرحله تقسیم میشود . گوتیک نخستین ، گوتیک مزین ، گوتیک قائم . در معماری گوتیک آغازین در انگلستان پنجرههای بسیار بلند و نوک تیز و تاقیهایی به همین روش پدیدار شد که سبک نیزهای نام گرفت . کلیسای سنت الیزابت :. این کلیسا در شهر ماربورگ واقع شده ، که در سال (۱۲۳۳تا ۱۲۸۳ م ) ساخته شدهاست . از بناهای این دوره در آلمان است راهروهای جانبی بخش عمدهای از نقش حائل بندی لازم برای تاق مرکزی را انجام میدهند . پیکر تراشی در معماری گوتیک :.پیکرتراشی گوتیک به طور کامل از کلیساهای این دوره پدیدار شد ، وبرروی درهای غربی که دروازههای ورود به اورشلیم بهشت آسا وسردرهای شاهی پنداشته می شدند ، قرار گرفتند .پیکرههای سردر غربی کلیسای « شارتر» که به صورت یکپارچه از کار در آمدهاند ، عظمت و قدرت مسیح را نمایان میکنند . تولد ، معرفی مسیح در معبد و مسیح کودک در دامن مریم عذرا در سمت راست و معراجش به آسمان بر سردر سمت راست . نقطه اوج پیکرتراشی گوتیک را در بعضی از تندیسهای کلیسای « رایمز» (۱۲۹۹- ۱۲۲۵ م) میتوان دید، و از همه مشهورتر در این کلیسا مجموعهای به نام ملاقات وجود دارد که در آن صحنه مریم دارای شخصیت کاملا متمایزی است ، آنهم به خاطر انحنایی که به بدن داده شده و به صورت موزونی بدن را برگردانده و به سوی ملاقات کنندگان متمایل شده است . شیشه منقوش در معماری گوتیک :. اوج معماری گوتیک در پیکرتراشی واستفاده از هنر پرشکوه و با جاذبهای است که به شیشه منقوش معروف شدهاست . این مصالح جدید تقریبا با سبک گوتیک مترادف اند . در هیچ دوره دیگری شیشه را با یک چنین ظرافت و زیبایی و حتی مهارتی به کار نبردهاند . روش بدست آوردن شیشه به این صورت بود که :. شیشه را نخست با عمل دمیدن شکل میدادند یا به درون قالبی با ضخامت متغییر میفشردند و یا از میان غلطکهایی میگذراندند . شیشه ورقی یا شیشه لوحی بدست میآوردند . شیشه لوحی را میبریدند و به صورت قطعات چهارگوش در میآوردند . سپس قطعات مزبور را میشکستند و یا به قطعات کوچکتری تبدیل می کردند .و روی میز صافی که یک طرح خاص با استفاده از گچ بر آن تقسیم شده بود مونتاژ می کردند.