جاده ابریشم مقدمه:. راه و ساختمان وابسته به آن از آغاز تاريخ تا كنون در اين سرزمين اهميت به سزايي داشته است و مردم ايراني تبار دسته دسته زادگاه خود را رها مي كردند و اسبان تيزتك و گردونه هاي روان به سوي سرزمين ايران و گوشه كنار آن راهسپار مي شدند، راههاي هموار و آسايشگاههاي ساخته و پرداخته مي خواستند و شايد هم در ميان راه به اين گونه ساختمانها برخورد مي كردند كه مردم بومي اين سرزمين ساخته بودند، اين است كه از آغاز، ايراني به راه و وابسته هاي آن چشم داشته است. وجود تعدادي بسياري از واژه ها و اصطلاحات مربوط به راه و راهداري در زبان فارسي مانند كاروانسرا، خان ساباط، آب انبار پل و مانند آنها مي نمايد كه زندگي مردم اين كشور تا چه اندازه به راه وابسته بوده است. پيدايش راه در ايران و تاسيسات مربوط به آن سرگذشتي بسيار كهن دارد. راهها و معابر كنوني ايران كه شرق را به غرب و شمال را به جنوب و كشور را به سرزمينهاي بيرون از مرز آن پيوند مي دهد كم و بيش با جزئي تغيير كه علم و صنت جديد در اين اواخر در آن بوجود آورده همان مسيرهاي قديمي است كه ساختمان طبيعي اين آب و خاك آن را الزام كرده و از همان روزگاري كه سرزمين ايران مورد استفاده مردم آن واقع شده است در حقيقت مي توان گفت طرح راهها و جاده هاي ايران قديم و ايران كنوني طبق الگويي است كه طبيعت آب و خاك بر اهالي آن تحميل كرده است، منتهي هر چه بر ميزان تمدن و درجه قدرت صنعتي مردمش افزوده شده، توانسته اند با دستكاري و رفع دشواريهاي اين الگوي طبيعي راه خود را براي رسيدن به هدفها آسانتر و كوتاهتر سازند. 1-5-1 اهميت راه ابريشم شايد برخي از بر اين باور باشند كه در عصر ارتباطات پيچيده انساني و در دوراني كه شرق و غرب زمين به را طرفه العين در هم گره مي خورد، اين روي آوردن به پژوهش تاريخ جاده اي كه چيزي جز گذرگاهي براي كاروانيان بوده است، نادرست بنمايد و جاده اي كه در دوره اي از تاريخ كهن بخشي از كره خاكي، شاهد گذر مسافراني از اين سو بدان سو بوده است. امروزه كه از قطار شترهاي صحرانوردي اثري به جا نمانده و نه از سرزمينهاي گسترده پهناوري كه تنها يك نام را بر خود مي شناختند. پس چه سود از جست و جو در پيچ و خم و فراز و نشيب راهي كه نه نشان از خود آن باقي است. ارتباطات، زير بناي تمدن هر جامعه است، تنها بر اين پايه است كه گردونه حيات يك جامعه به گردش در مي آيد و به آن رشد و بالندگي مي بخشد راه ابريشم با گذر از چندين كشور بزرگ و گسترده، مهمترين پل پيوند ميان اقوام و ملل آن روزگاران بوده، و سده هايي چند اين بار سنگين تاريخي را بر روش كشيده است. امروز گر چه كشورهاي پهناور باستان را مرزهايي تحميلي، پاره پاره كرده است، فرهنگ و آيين مردمان اين سرزمينها از سرچشمه اي يگانه سيراب مي شود. راز اين يگانگي را بايد در پيوندهاي تاريخي ميان اين ملتها جست و از ايران تا روم، داده ها و ستاده ها به چند كالاي مادي محدود نشده است، بلكه آنچه انديشه و دست مردمان فراهم مي آورده اين سو و آن سو رفته است، از فرآورده هاي صنعتي و طبيعي گرفته تا دست آفرينه هاي بومي و آيينهاي ملي و اديان آسماني اين همه از اهميت جاده اي نشان دارد كه خاور را به باختر پيوند مي داد. اهميت ديگرش دراين نهفته است كه امروزه بيش از هر زمان ديگر زمينه ساز گشايش در دوران معاصر، ضرورتهاي همگرايي ميان كشورهاي هر منطقه از جهان رخ نموده است. اين تلاش در جهت پيوندهاي چند سويه مي تواند بار ديگر زمينه ساز گشايش راهي باشد كه ارتباط ميان ملتها را استوارتر بسازد. ارتباطي كه جز با پيمودن راههاي زميني و تماس رو در رو استوار نمي يابد. اينك كه كشورهاي منطقة آسياي مركزي در كنار جمهوري اسلامي ايران بر آن شده اند تا بار ديگر مرزهاي زميني خود را براي گذر كاروانهاي بزرگ امروزي بگشايند و ارزانترين و درست ترين راه را براي داد و ستد با ديگر كشورهاي جهان برگزينند، مي توان اين كوشش را گامي به سوي احياي راه باستاني ابريشم دانست كه پيشينيان آن را مهم ترين گذرگاه خود مي ديدند. 1-5-2- تاريخچه راه ابريشم براي آشنايي با راه ابريشم نخست بايد راههاي قديم ايران را كه زير بناي راه ابريشم است، شناخت. قديمي ترين راه بزرگ ايران، جاده شاهي است كه از بابل شروع مي شد و با گذر از تنگناي زاگرس، به كرمانشاهان و اكباتان (همدان) مي رسيد از آنجا كه به ري مي رفت و در امتداد جنوب البرز به باكتريا (بلخ) مي انجاميد. اين راه از روزگاران كهن، اصلي ترين راه پيوند ميان شرق غرب بوده است. بدين ترتيب راه ابريشم، راهي نو بنياد نيست، بلكه همان مسير قديم است كه در گذر روزگاران از آسياي مركزي به چين پيوسته و سرازير شدن كاروانهاي ابريشم نهاده است. اما اين راه چگونه از آسياي مركزي گذشت و ايران را به چين پيوند داد. در حدود سال 140 ق . م او و، امپراتوري نامدار دودمان (Han) قدرت را در چين به دست گرفت. وي پس از شكست اشراف طايفه مجاور (Hunnish Race) كه مهمترين مانع راهيابي چينيان به سرزمينهاي باختري بودند، رو به غرب آورد تا هم به دره فرغانه، مركز توليد و پرورش اسب دست يابد و هم امپراتوري خويش را تا مرزهاي امپراتوري پارت بگستراند. از اين رو در سال 139 ق . م نماينده اي به نام جانگ چيان راهي را براي گشودن راهي به سوي غرب فراهم آورد. در سال 116 ق . م جانگ چيان براي دومين بار، در راس هياتي سيصد نفره در حالي كه مقدار زيادي طلا و نقره و پارچه ابريشم همراه خود داشت، به سرزمينهاي غربي اعزام شد. در همين سفر، دستيار وي، نيز تا كشور اشكاني راه پيمود و بدين سان، بين حكومتهاي غربي و اشكانيان روابط رسمي برقرار شد. با اين تمهيدات امپراتوري چين كوشيد تا ابريشم چين را به كشورهاي باختري صادر كند. براي اين منظور نيروي انساني فراواني به كار گمارد و سرمايه كلاني گذارد تا از اين راه نو گشوده بهره را ببرد. او موفق شد كه در كرانه هاي شمالي و جنوبي كوير تا كلامان (paklamak) راهي برزگ و پركاروانسرا، را پديد آورد كه تا آنسوي پامير (pamir) امتداد يابد، و از آنجا به راههاي مركز، غرب و جنوب آسيا بپيوندد. با گشوده شدن اين راه نخست ماموران سياسي چين و سرزمينهاي آسياي مركزي، كالاهاي گوناگون را از اين سو به آن سو مي برد، اما ديري نپاييد كه بازرگانان مغدذ و كوشان و پارت رشته كار داد و سند را در دست گرفتند، كسانيكه كه در سالنامه هاي چيني از آنها به نام بازرگانان جو (chou) يعني بيگانگان ياد شده است، مرداني با چشمهاي فرو رفته، بيني هاي بزرگ و ريشهاي انبوه، آن گونه كه در نگاره هاي آن زمان پيداست. اين بازرگانان كه به گويشهاي گوناگون ايراني سخن مي گفتند كاروانهاي بزرگي از شتر را روانه مي كردند كه بارشان عطر بود و جواهر و بلور. 1-5-3- وجه تسميه راه ابريشم گفته اند اين راه را از آنرو بدين نام نهاده اند كه ابريشم چين، يعني مهمترين كالايي كه در اين مسير حمل مي شد، از اين رهگذر به مغرب زمين رسيده است و آغاز نامگذاري آن را از روزگار ماركوپولو مي دانند. برخي نيز به اين باورند كه ريت هوفن (1833-1905) دانشمند آلماني، نخستين كسي باست كه اين راه را بدين نام خوانده، اما درست آن است كه اين جاده از روزگاران باستان به همين نام خوانده مي شده است ابريشمي هم كه در راه آمد و شد بود، بر خلاف پندار برخي از محققان، تنها خاص كشور چين نبوده است، بلكه سرزمينهاي پيرامون چين و حتي ايران نيز، ابريشم بسياري فرا مي آورند و از اين راه به سرزمينهاي غربي مي فرستاند. 1-5-4- ايران و راه ابريشم برقراري ارتباط رسمي بين ايران و چين، كه با آمدن نماينده هايي از امپراتوري هاي غرب به دربار اشكانيان آغاز شد، طليعه اي بود بر پيوندهايي گسترده كه با آمد و شد نمايندگان دو كشور روز به روز بر گستره آن افزوده مي شد. هم چينيان به موقعيت حساس ايران آگاه بودند و هم ايرانيان به نقشي كه مي توانستند به عنوان پايگاه پل شرق و غرب ايفاء كنند و بنابراين هر دو طرف مي كوشيدند تا با گشايش راه ابرايشم، اقتصاد خويش را رونق بخشند. ايران كه همواره از جانب روميان مورد يورش قرار داشت، با شجاعت در برابر حملات آنان ايستاد و روميان را واداشت تا بازرگاني خود را با خاور دور تنها از راه ابريشم عملي سازند. در انحصار داشتن راه حمل و نقل كالا ميان خاور و باختر، سرمايه هنگفتي را نصيب ايران زمين كرد و اقتصاد آن را، كه تا آن روز بر كشاورزي و دامپروري تكيه داشت، رونقي روز افزون بخشيد و در پي آن مراكزي براي راهنمايي بازرگاني، واسطه چگونگي حمل و نقل كالا، پرورش رهبران كاروان و تشكيلاتي نيز براي حمل و نقل دريايي كه شاخه اي از راه ابريشم بود، شكل گرفت. راه ابريشم از بخار (به خجده) خجاده در جنوب غربي مي رفت و سپس به بيكنه مي رسيد، كه منزل مهمي بوده و هزار كاروانسرا داشته است. از آنجا به فرير (فرب) مي رفت و پس از گذر از جيحون به آمل (آمويه يا چهار جوب) مي پيوست. رود جيحون، دو تا پنج ماه از سال چنان يغ مي بست كه كاروانها با بارهاي سنگين خود از روي آن مي گذشتند و در گرماي تابستان قابل كشتيراني بود. منازل بعدي را گشماهن مرو، سنج، دندانقان و سرخش تشكيل تا نيشابور، منازل رابط شرف، رباط ماهي، رباط چاهك، توس، نوغان، طرق، شريف آباد، الحمراء و ديزباد قرار داشت. از ديرباز ارتباط شرقي ترين مركز تجاري دنيا در كشور چين با غربي ترين مركز تجاري در اروپا از طرق جاده ابريشم برقرار بود. اين مسير امكان دسترسي شرق به غرب را فراهم مي كرد. اين مسير كه ابتداي آن شرق كشور چين بوده است با عبور از شمال چين و جنوب شروري سابق و شمال افغانستان وارد ايران شد و پس از طي كردن كشور ايران و عبور از طول كشور تركيه با پشت سر گذاشتن استانبول وارد اروپا مي شد. در واقع آنجاييكه خط مستقيم ارتباطي بين پكن و اروپا درياي خزر را قطع مي كرد، جاده ابريشم به سمت جنوب دريا متمايل شد وجود چنين مسير تجاري سبب رونق گرفتن مناطق مستقر در طول آن شد و بدين دليل ارزش اين مناطق به علت امكان عبور كالا به مقدار زياد از آنها افزايش يافت. با گذشت زمان و تكامل سيستمهاي حمل و نقلي ديگر از جمله سيستم حمل و نقل آبي همچنين اختلافات منطقه اي اين مسير عليرغم داشتن پتانسيل لازم مورد بهره برداري قرار نگرفت. احداث راه آهن در مسير، نويدي در احياء مجدد اين مسير قديمي شده زيرا با استفاده از راه آهن جابجايي حجم زيادي از كالا در مسير زميني امكان پذير مي گردد. تا پيش از سال 1991 ميلادي فقط سه كشور ايران، تركيه و پاكستان اعضاي سازمان همكاريهاي اقتصادي (ECO) را تشكيل مي دادند ولي پس از اين سال تعدادي كشورهاي تازه استقلال يافته از جمله كشورهاي واقع در مسير جاده ابريشم به عضويت اين سازمان در آمدند، اين موضوع خود نشانگر اهميت اين جاده مي باشد. با توجه به اين موضوع، تكميل خط راه آهن در مسير جاده ابريشم ضرروي به نظر مي نمود. كه با احداث خط راه آهن مشهد – سرخس- تجن اين عمل انجام شده و جاده باستاني و طلايي ابريشم عملا احيا گرديد. نظر به اينكه بخش اعظمي از اين مسير از ايران عبور مي كند ، اين كشور نقش به سزايي در ارتباطات كشورهاي همسايه خود خواهد داشت. منطقه سرخس كه محل ورودي جاده ابريشم به ايران مي باشد از مركزيت خاص خود در مسير برخوردار مي باشد. در صورت وجود امكانات در اين منطقه مي توان مواد خام صادراتي را به محصولات مصرفي تبديل كرده و سپس به نقاط ديگر صادر نمود. در حقيقت با فراهم نمودن چنين امكاناتي علاوه بر استفاده از مزايايي ترانزيتي كه اين مسير را فراهم مي سازد، ارزش افزوده كالا نيز مورد بهره برداري قرار خواهد گرفت. در حال حاضر ميزان صادرات و واردات كشورهاي تازه استقلال يافته رقم قابل توجهي است كه با استفاده از مسير جاده ابريشم افزايش خواهد يافت از طرف ديگر تقاضا براي استفاده از جاده ابريشم و منطقه ويژه تجاري سرخس مختص به اين كشورها شده و شركتهايي كه محصولات خود را به كشورهاي منطقه صادر مي كنند نيز متقاضي استفاده از اين منطقه ويژه تجاري خواهند بود. زيرا استقرار اين منطقه در مركز جاده ابريشم و امكان حمل و نقل كالا از اين جاده عامل مهمي در انتخاب آنها خواهد بود. از طرفي كاربري منطقه تجاري سرخس صرفاً به ذخيره سازي، آماده سازي و صادرات كالا منحصر نخواهد شد، اين منطقه با توجه به راههاي زميني، ريلي و هوايي آن و همچنين قابليت بالاي پذيرش مسافر مي تواند براي جلب توريست و رونق بخشيدن به صنعت توريسم باشد. تجزيه و تحليل و بررسي مصاديق 1-6-1- كشور آلمان الف) نظام استقرار مجتمع هاي خدماتي – رفاهي در كشور آلمان اتوبان ها نقش مهمي در ايجاد ارتباط بين مراكز مهم جمعيتي و صنعتي دارند. در اين كشور مجتمع هاي خدماتي – رفاهي در اتوبان ها براي ارائه خدمات مناسب به وسايل نقليه و مسافران داخلي و خارجي در دو شكل مجتمع با امكانات كامل و مجتمع با امكانات محدود ساخته مي شوند. مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل معمولا به صورت قرينه در طرفين اتوبان ايجاد مي شوند و در مواردي كه موانع طبيعي و انساني مانع از احداث مجتمع در يك طرف اتوبان مي شوند. مجتمع در نزديك ترين فاصله ساخته مي شود. اگر مجتمع به صورت قرينه احداث شود يك گذرگاه هوايي جهت ارتباط بين مجموعه ايجاد شده و فروشگاه و رستوران مشترك بين آنها ساخته مي شود مجتمع هاي با امكانات ساده نيز در دو طرف اتوبان و در حد فاصل مجتمع هاي با امكانات كامل جهت امكان بيشتر دسترسي به خدمات رفاهي براي رانندگان و جلوگيري از تمركز وسايط نقليه مسافران داخلي و خارجي در مجتمع هاي كامل ايجاد مي شوند. مجتمع هاي ساده به رغم قرار گيري در طرفين اتوبان فاقد ارتباط از طريق گذرگاه هوايي بوده و هر يك مستقلاً به ارائه خدمات مي پردازند. ب) سطح و نظام عملكرد مجتمع هاي خدماتي – رفاهي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل در مساحتي بين 5 تا 12 هكتار معمولاً به صورت قرينه اتوبان ساخته مي شوند. اين مجتمع ها، خدمات متعددي مانند رستوران، هتل، پاركينگ وسايط نقليه، فروشگاه، اتاق هاي مخصوص معلولين، اتاق هاي پذيرايي مخصوص دوش، اتاق تعويض كهنه بچه، محوطه بازي كودكان، اتاق بازي بچه ها، پمپ بنزين، كليسا، دستگاه هاي اتوماتيك سكه اي امكانات مخابراتي (تلفن و درونگار) و محل كنفرانس براي ارائه خدمات به وسايط نقليه و مسافران داخلي و خارجي مي باشند. البته كميت و كيفيت خدمات مذكور در برخي مجتمع ها تفاوت دارد به طوري كه از 383 مجتمع خدماتي رفاهي با امكانات كامل تعداد 59 مجتمع فاقد پمپ سوخت و 324 واحد داراي پمپ سوخت هستند. همچنين 221 مجتمع داراي يك اتاق تعويض كهنه بچه يا دوش يا هر دوي آنها مي باشند و 103 مجتمع نيز فاقد امكانات مذكور مي باشند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع هاي خدماتي رفاهي با امكانات كامل آسفالت است اين مجتمع ها فقط با درخت از فضاي اطراف مجزا مي شوند. مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات ساده مساحتي بين 3 تا 5 هكتار دارند. اين مجتمع ها خدمات كمتري نسبت به مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات رفاهي كامل دارند. اين مجتمع ها با دارا بودن خدماتي مانند رستوران، پاركينگ، فروشگاه، حمام، اتاق تعويض كهنه بچه و پمپ بنزين به كليه رانندگان و مسافران داخلي و خارجي خدمات ارائه مي دهند. البته كميت و كيفيت خدمت در اين مجتمع هاي نيز تغيير مي كند به طوري كه در بعضي از آنها متل نيز وجود دارد و تعدادي نيز فاقد پمپ بنزين هستند. در مجتمع هاي مورد نظر فضاي پاركينگ و محوطه آسفالت است و محصور كردن فضا به وسيلة نهال يا درخت انجام مي شود. نكته حائز اهميت در بررسي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي كشور آلمان عدم احداث تير پارك و امكان استفاده رانندگان كاميون هاي ترانزيت و خودروهاي سواري و مسافري خارجي از مجتمع هاي خدماتي – رفاهي است. موضوع حايز اهميت ديگر عدم نياز به واحدهاي تعمير تعميرگاهي گاهي مجهز مجتمع هاي خدماتي – رفاهي است. به علت اينكه امر برنامه ريزي متمركز احداث مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به وسيله وزارت راه و ترابري و خدمات رساني بين راهي توسط كانون هاي خدماتي اتومبيلراني تحت نظارت وزارتخانه است. در اين كشور كانون هاي اتومبيلراني با بهره گيري از سيستم ماهواره اي وظيفه روان سازي حركت در اتوبان جلوگيري از تصادفات و ارائه خدمات تعمير و نگهداري را بر عهده دارد. ج:. نظام مالكيت تا سال 1994 احداث مجموعه هاي خدماتي بر عهده دولت بوده است. و بخش ساخت جاده ها در وزارت راه و ترابري اقدام به احداث اين مجموعه ها مي نمود. در سال 1994 با تصويب قانوني، شيوه ساخت و ساز تغيير و كار بين بخش دولتي و خصوصي تقسيم گرديد. بر اساس قانون مربوطه، كار ساخت و ساز به دو بخش تقسيم شده است و مقرر شده كه بخش غير سود ده به وسيله وزرات راه و ترابري و بخش سود ده به وسيله بخش خصوصي احداث شود و همواره راهكارهايي براي اشتراك عمل بخش دولتي و خصوصي وجود داشته باشد. در راستاي مفاد قانون مذكور، مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به دو دسته قديم و جديد تقسيم شده است. در خصوص پروژه هاي جديد، دولت نسبت به تملك و آماده سازي زمين اقدام مي كند و براي احداث پروژه ها و بهره برداري از آن مزايده مي گذارد. معمولا برندگان هر پروژه كه سرمايه گذاري جهت ساخت مجتمع را بر عهده دارند. خود بهره بردار نيستند و پس از احداث مجتمع، بهره برداي كل يا قسمت هايي از آن را به افراد ديگر از طريق اجاره واگذار مي كنند. وازرت راه و ترابري براي اين كه ريسك پذيري ساخت مجتمع تنها متوجه سرمايه گذار نباشد، در قرار داد ساخت و بهره برداي مجتمع اجاره گيرنده ها را نيز سهيم كرده است. در اين كشور، به رغم اينكه بهره برداري از مجتمع خدماتي – رفاهي پس از مزايده به بخش خصوصي داده مي شود اما در راستاي حمايت بيشتر دولت براي ارائه خدمات مطلوب تر رانندگان و مسافران داخلي و خارجي و حفظ سود آوري مجتمع، دولت بخشي از هزينه تعمير و نگهداري اموال غير منقول (ساختمان، محوطه پاركينگ، برق و نظاير اينها) را بر عهده مي گيرد و در عوض، طرف قرار داد بايد سالانه مبلغي را به وزرات راه و ترابري اجاره دهد و همچنين 57 درصد از فروش را نيز به صندوق دولت (خزانه) واريز نمايد. د) بررسي نمونه ها د -1 مجتمع خدماتي رفاهي الواكن كاري از آدات و هايش و ولز در شره اشتوتگارت اين مجتمع بيشتر مورد استفاده مسافراني است كه از شهر بيلفند به الم، همراه خانواده خود مسافرت مي كنند. اين مجتمع از لحاظ ويژگي معماري و عملكردي در خور توجه است و در دو قسمت اتوبان A7 ساخته شده است. از اولين مجتمع هاي خدماتي رفاهي است كه در دو قسمت ساخته مي شوند كه يك نوآوري جديد محسوب مي شود. از ويژگيهاي منطقه اطراف مجتمع مي توان به كوهي اشاره كرد كه در ديد مسافرين مي باشد و خود يك نشانه است. اين پروژه با آينده نگري خاص طراحي شده است و از سري مجتمع هاي خدماتي رفاهي است كه بخش توقفگاهي و رفاهي در كنار بخش خدماتي (پمپ بنزين) بطور فشرده قرار گرفته اند و تلفيق اين دو فعاليت در پروژه، سبب كارآيي بيشتر آن شده است. اين مجتمع از درون اتوبان ديد جذابي دارد و در امتداد آن قرار گرفته است. سقف آن از جنس شيشه است. اين سقف هرمي شكل است. فرمها و حركات روي سقف آنرا زيباتر كرده است. اين مجتمع چهار بخش مساوي دارد و از لحاظ سلسله مراتب دسترسي هر چهار قسمت در يك درجه اهميت اند. سرويس هاي عمومي و رستوران و غذا خوري طوري طراحي شده اند كه براحتي در ديد و دسترس باشند. فضاي دروني پروژه بصورت يك بازار (Market place) طراحي شده بطوريكه جذابيت زيادي به مجتمع بخشيده است فضاهاي نشيمن و استراحت بهترين ديد را به پاركينگ دارد و علاوه بر آن به محوطه بازي بچه ها نيز اشراف دارد. در ساير قسمتهاي مجتمع فضاي سبز انبوه تر است و ديد به جنگل دارد. در پروژه تراسهاي آفتابگير زيادي طراحي و ساخته شده است. در سقف رستوران از صداگير استفاده شده است تا در محيط آرامش بيشتري بوجود آيد. حتي شيشه هاي رستوران نيز دو جدار مي باشند. رستوران نسبت به ديگر نقاط مجتمع در كد ارتفاعي بالاتري قرار گرفته است تا اشراف بيشتري داشته باشد. مجتمع در شب به دليل روشنايي فضا و شيشه اي بودن جداره ها كاملا ديده مي شود. و از اتوبان ديد بصري زيبايي دارد. اين مجتمع در شب هنگام مانند يك كريستال ديده مي شود و نور زيادي به اطراف ساطع مي كند. كمپوزيسيون رنگي:. در مجتمع از رنگهاي ملايمي همچون آبي و سبز و سياه استفاده شده بطوريكه از لحاظ رواني آزار دهنده نباشد و اين رنگها به دليل همجواري با جنگل همخواني و هماهنگي با آن پيدا نموده است. بدليل وجود معدن سنگ در نزديك پروژه بخشي از سنگهاي نماي مجتمع از آن تامين شده است و كمپوزيسيون زيبايي بين شيشه و سنگ بوجود آمده است. اين سنگها كه بيشتر آهكي هستند چهره بومي مجتمع را نشان مي دهند. كف مجتمع از گرانيت كار شده است و حتي در مبلمان بعضي از فضاها مانند رستوران اين سنگ استفاده شده است ولي هدف طراح اين بوده است كه از تنوع مصالح پرهيز شود تا مدرن بودن پروژه نمود پيدا كند. د – 2 – مجتمع هاي خدماتي رفاهي لورش در اتوبان A67 استاد:. پروفسور فرايشلد حركت:. هر چه سرعت حمل و نقل بيشتر مي شود گذرگاهها و راهها از معناي سابق خود دورتر احساس مي شود تا بتواند با وجود سرعت حركت وسايل با ايجاد مناظر و فعاليتهاي متنوع بين راه مخاطب را به درون خود جذب نمايد. توقف:. در طول اتوبانهاي آلمان بيش از 725 مكان توقف وجود دارد كه اكثراً داراي خدمات 24 ساعته هستند و داراي پمپ بنزين، كيوسك تلفن، غرفه هاي فروش، متل و ... مي باشند. تا سال 98 تعداد 294 پمپ بنزين – 330 رستوران – 54 متل با 3000 تخت و 48 كيوسك وجود داشته است. مكانهاي خدماتي و رفاهي علاوه بر امكانات مادي كه در اختيار مسافر مي گذارند سبب تجديد قوا نيز مي شوند و همچنين امكان ارتباط سريع را فراهم مي كنند و در كل شرايط بهتري را براي ادامه سفر مسافرين بوجود مي آورند. طرح مساله:. در مجتمع لورش كه در طرفين اتوبان قرار خواهد گرفت مي بايست ايده اي كامل و جامع زير بناي طرح آن باشد منطقه اطراف سايت – وضع ترافيك موجود و حجم ترددي بايد تحليل گردد تا ايده طرح بتواند با واقعيات حمل و نقل و زمان و فضاي طرح سازگار شود. اين طرح مي بايست عملكرد ها و كيفيتهاي در سطح غرب داشته باشد و بايد بيانگر اين باشد كه در آينده جابجايي براي حمل كالا و خريد نيست بلكه مبحث توسعه يافته تر و پيچيده تري است. زمان توقف در آينده بايد بيشتر شود و مجتمع تنها پاركينگي براي توقف و ارائه خدمات كوتاه نباشد بلكه به مجتمع بايد به شكل يك فضاي تفريحي خدمات وسيع نگريسته شود كه علاوه بر عملكردهاي خدماتي عمكلرد تفريحي نيز داشته باشد و لنداسكيپ در خور توجهي در آن طراحي گردد. از 34 پروژه به 2 نمونه اكتفا مي كنيم و به طور مختصر آنها را بررسي مي كنيم. پروژه نخست:. الكساندر بروكهارد:. در پروژه من كه به نام مجتمع ميانراهي لورش نام گرفته تفكيك دو عملكرد بخش خدماتي از رفاهي در گام نخست طراحي مد نظر قرار گرفته است. بطوريكه پمپ بنزين كه شاخصه بخش خدماتي مجموعه است كاملاً مجزا از بخش رفاهي است. در طرح توسعه شده پروژه از اتوبان جدا باشد بطوريكه مخاطب پروژه با ورود به مجتمع از ازدحام و ترافيك اتوبان جدا شده و خود را در محيط كاملاً متفاومت احساس كند. مجتمع لورش بطور قرينه در شرق و غرب اتوبان قرار گرفته است و در هر دو جهت پروژه با طبيعت هماهنگ شده است در لورش شرقي آبگير طبيعي وجود دارد كه ديد و فضاي مطبوعي ايجاد نموده است همچنين امكانات پيك نيك، بازي و محوطه چمن در پروژه در نظر گرفته است. ساختمان پروژه بالاتر از سطوح پاركينگها است. ساختمان با چوب مخصوص محلي ساخته شده است. ورودي اصلي مجتمع به موازات اتوبان مي باشد علاوه بر آن چند ورودي فرعي نيز به پروژه ارتباط دارند. ساختمان لورش دو طبقه است. طبقه پايين براي خدمات سريع مسافر مانند آشاميدني، غذا (Fast Food) و ... طراحي شده است و در طبقه بالا فضاهاي لابي و تالار نشيمن طراحي شده است كه با پارتيشن هاي سبك از هم جدا سازي شده اند. در پروژه، فضاهاي سبز گاهي به عنوان جدا كننده عملكردها از يكديگر هستند. پروژه دو:. گونتر بروكر:. اين مجتمع در يك محيط جنگلي است كه جاده و اتوبان در كنار آن قرار دارد از لحاظ عملكردي همانند لورش شرقي- غربي است ولي در مكاني بالاتر از اتوبان قرار گرفته بطوريكه مخاطب با ورود به مجتمع سر و صداي اتوبان را فراموش خواهد كرد و از فضاهاي آرامش بخش استفاده خواهد نمود. مسافري كه از ترافيك، آلودگي و سر و صداي اتوبان گريخته با ورود به اين مجتمع از آرامش محيط و مناظر فضاهايي كه در درون كوه طراحي و تعبيه شده اند لذت خواهد برد. مجتمع در شب و روز از درون اتوبان به وضوح قابل رويت است. مجتمع در اتوبان ساخته شده و در دو بخش توسط پل به هم متصل شده اند اين پل دو طبقه است در طبقه پايين پل، رستوران قرار گرفته و در رستوران بالا فضاي استراحت و نشمين طراحي شده است. 1-6-2- كشور انگلستان الف) نظام استقرار مجتمع هاي خدماتي – رفاهي در كشور انگلستان اتوبان ها نقش مهمي در ايجاد ارتباط بين مراكز مهم صنعتي و پر جمعيت كشور مانند لندن منچستر، بيرهنگام، ليورپول، دان كاستر، گلاسكو، ادينبرا، نيوكاسل، سات همتون، بريستول و نظاير اينها دارد. راه هاي اصلي نيز ايجاد ارتباط بين مراكز جمعيتي و صنعتي كم اهميت تر را بر عهده دارند. در اين كشور مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به عنوان تسهيل كننده نظام حمل و نقل جاده اي مورد توجه هستند و در اتوبان ها و جاده هاي اصلي براي ارائه خدمات مناسب به وسايط نقليه و مسافران داخلي و خارجي احداث مي شوند. نوع و استقرار اين مجتمع ها در اتوبان ها و جاده هاي اصلي متفاوت است. در اتوبان ها مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل در فاصله اي حدود 50 الي 70 كيلومتر از يكديگر احداث مي شوند اما در جاده هاي اصلي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات محدود در فواصل نامشخص ساخته مي شوند. مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل داراي فرم مستطيل بوده و معمولاً به صورت قرينه در طرفين اتوبان احداث مي شوند. در مواردي كه به دليل وضعيت طبيعي زمين با وجود موانع فيزيكي امكان احداث يكي از آنها وجود ندارد مجتمع در نزديك ترين فاصله ايجاد خواهد شد. در صورتي كه مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به صورت قرينه ساخته شود ما بين آنها يك گذرگاه بزرگ به طول 45 الي 50 متر به عرض حدود 15 الي 20 متر جهت اتصال دو مجتمع و همچنين احداث رستوران و فروشگاه مشترك ايجاد مي شود. در اين گذرگاه عرض پياده رو حدود 2 متر و بقيه به رستوران و فروشگاه اختصاص مي يابد. مجتمع هاي خدماتي با امكانات محدود نيز فرم مستطيل يا مربع دارند و به صورت منفرد در يك طرف جاده هاي اصلي ساخته مي شوند. استقرار مجتمع هاي خدماتي - رفاهي بزرگ و كوچك در كنار مراكز جمعيتي محدوديتي ندارد و اصلي ترين معيارها در انتخاب محل مجتمع رعايت موارد مربوط به جاده، امكان تامين آب و برق و نبود موانع طبيعي انساني است. ب) سطح و نظام عملكرد مجتمع هاي خدماتي رفاهي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل در مساحتي بين 6 تا 7 هكتار در اتوبان ها به صورت قرينه احداث مي شوند. اين مجتمع ها خدمات متعددي مانند رستوران متل يا هتل، سوپر ماركت، تعميرگاه (مكانيكي برق اتومبيل و آپاراتي) فروشگاه لوازم يدكي، كارواش، فروشگاه انواع و اقسام غذاهاي سرد و گرم، واحد سرگرمي كودكان، قسمت اطلاعات جهانگردي، عابر بانك، سرويس هاي بهداشتي، پمپ سوخت، فضاي سبز تلفن و مكان سخنراني درباره مسافت و ايمني جاده براي مسافران و رانندگان دارند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع آسفالت است و محدوده جاده براي مسافران و رانندگان دارند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع آسفالت است و محدوده آن فاقد حصار يا ديوار كشي است. در مجتمعهاي مورد نظر پاركينگ وسايط نقليه سبك و سنگين (سواري كاميون اتوبوس) به وسيله خط كشي تفكيك شده و خدمات مختلف به سرنشينان وسايل نقليه داخلي و خارجي ارائه مي شود. مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات محدود در مساحتي بين 3000 تا 6000 متر مربع در امتداد جاده هاي اصلي پرتردد در فواصل نامشخص ساخته مي شوند. اين مجتمع هاي داراي خدمات رفاهي محدودي شامل پاركينگ، سرويس بهداشتي، فروشگاه كوچك،محوطه باز جهت استراحت و صرف غذاي خانگي، عدادي نميكت و چند كانكس براي اقامت شبانه مسافران هستند. به طور كلي اين مجتمع ها براي استراحت كوتاه رانندگان و مسافران در طول سفر و كاهش تصادفات ناشي از خستگي رانندگان ساخته مي شوند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع با هزينه بسيار كم تسطيح و شن ريزي مي شود و جدا سازي فضاي مجتمع از اطراف نيز معمولاً با درخت انجام مي گيرد. ج) نظام مالكيت مجتمع هاي خدماتي – رفاهي در كشور انگلستان وزارت راه و ترابري اقدامات تملك و آماده سازي زمين مجتمع هاي خدماتي – رفاهي را انجام مي دهد و سپس اراضي آماده سازي شده در اختيار متقاضيان بخش خصوصي و عمومي براي ساخت مجتمع قرار مي گيرد. در اين كشور مهم ترين سازندگان مجتمع هاي خدماتي – رفاهي شركت هاي بزرگ نفتي مانند b..p-ESO-SHELL و نظاير اينها هستند. اين شركت ها پس از ساخت مجتمع امتياز بهره برداري از فروشگاه تعميرگاه رستوران و ديگر عناصر عملكردي را از طريق مزايده به افراد حقيقي و حقوقي واگذار مي كنند.